مهارتهای مدیریتی جزء آن دسته از توانمندیهایی هستند که بدون شک یکشبه نمیتوانید به آنها برسید.
بلکه باید وقت و عمرتان را صرف کار و تمرین کنید تا بتوانید به مدیری خوب و لایق تبدیل شوید.
در مسیر پرفرازونشیب مدیریت هرروزه با چالشهای عجیبوغریبی مواجه میشوید که شما در جایگاه مدیر موظف هستید به فراخور هر موقعیت، سبک مدیریت مناسب را انتخاب کرده و آن را بهکارگیرید.
تابهحال به این موضوع فکر کردهاید که کسبوکاری که برای خودتان دستوپا کردهاید تناسبی با شما دارد؟
میدانید از کدام سبکهای مدیریتی باید برای تحقق اهدافتان استفاده کنید؟ کارکنان شرکت یا سازمانی که در آن مشغول هستید تا چه حد با سبک شما موافق هستند؟
احساس نمیکنید اغلب اوقات حس تنفر و نارضایتی دارند؟
در شرایط بحران و نابسامانی میخواهید چهکار کنید؟ به نظرتان با همان سبک مدیریتی همیشگی میتوانید تمام مشکلات و گرفتاریها را از سر بگذرانید؟
عوامل تاثیرگذار برای انتخاب سبک مدیریت
1_نوع کسبوکار
2_شخصیت و ویژگیهای شخصیتی مدیر
3_شخصیت و چگونگی رویکرد کارکنان
انواع سبک های مدیریت
1_سبک مدیریتی اتوکراتیک
رهبری با ذهنیت «من به شما میگویم، پس . . . ». مدیریت اقتداری یعنی مدیر بر روی هر موقعیتی کنترل (و مسئولیت) کامل دارد.
این سبک هنگامی مناسب تیم شماست که اعضای آن بیتجربه یا کمتجربه باشند. البته، استفاده از آن در موقعیتهای پرریسک هم ضروری است.
جایگاه سبک مدیریتی اتوکراتیک
1_پایگاههای نظامی
2-عملیات جستوجو و نجات
3_صنایع سنگین
4_تستهای آزمایشگاهی سنگین
5_موقعیتهای واکنشگر اول
6_موقعیتهای اتاق اورژانس/جراحی
2_سبک مدیریتی رابطهای
مدیران رابطهای ارتباط و هماهنگی بین اعضای تیم را ارتقا میدهند.
آنها شخصاً تناقضات و مناقشات بین اعضای تیم را حل و فصل میکنند، کارهای خوب را تحسین، و روحیۀ سالم را حفظ میکنند.
در مدیریتی رابطهای به همه وقت می دهید تا نقشهای خود را یاد بگیرند و مناقشات فردی را که به صورت طبیعی در مراحل ابتدایی شکل گیری هر تیمی بروز میکنند حل و فصل کنند.
3_ سبک مدیریتی کوچینگ
رهبران و مدیران برای الهام بخشیدن، تشویق کردن، و راهنمایی تیمهایشان به سوی پیامدهای بزرگتر و بازده بیشتر به عنوان کُوچ عمل میکنند.
این مدل کوچینگ بیش از همه مناسب تیمهای در حال بالندگی است.
مدیرانی که با تیمهای جدید (یا دپارتمانهای در حال گذار) کار میکنند وقتی تیمهایشان فازهای ابتدایی توسعه (یعنی اشتیاق اولیه و مناقشات فردی) را پشت سر گذاشتند، میتوانند از سبک رهبری رابطهای به سراغ سبکهای رهبری کوچینگ بروند.
وقتی تیمها موفقیت را تجربه کنند و یاد بگیرند چگونه با هم کار کنند، میتوانند از سطح بالاتری از انتظارات مدیریتی سود ببرند.
4_ سبک مدیریتی همکارانه
در این سبک کارمندان و مدیران با یکدیگر می نشینند و درباره ی ابعاد و موارد مختلف شرکت و مجموعه با یکدیگر مشورت می کنند.
این کار حس وظیفه شناسی و همکاری را در کارمندان بالا می برد و باعث می شود تا آن ها هم خودشان را بخش مهم از جریان کاری مجموعه بدانند، درباره ی سود و ضرر مجموعه فکر کنند و برای پیشرفت مجموعه راهکارهای مختلف ارائه دهند.
5_سبک مدیریتی استراتژیک
در مدیریت های استراتژیک، اهداف بلند مدت و آتی مجموعه از اهمیت خاصی برخوردار است و هدف گذاری بر روی آن ها انجام می شود.
در این روش هر کسی باید یک مسئولیت را انجام دهد و همه چیز باید بر طبق برنامه استراتژی تعریف شده پیش برود.
مدیر نیز در این سبک مدیریت یک سری شرح وظایف تعیین شده دارد که باید بر طبق همان ها پیش برود.
مدیریت استراتژیک، سبک مدیریتی بسیار منعطفی است که می تواند در ترکیب با سایر روش های مدیریتی ظاهر شود چرا که اساس و پایه ی این سبک از مدیریت، بر اساس برنامه ریزی پیش می رود و برنامه ریزی و چیدمان استراتژی برای اهداف مجموعه، امریست که در هر سبک مدیریتی ، قابلیت اجرا دارد.
بیتردید همهی شما نسبت به این موضوع واقف هستید که مدیریت یک کسبوکار و به سود رساندن آن کار سخت و پیچیدهای است.
اینکه صرفا بخواهید با تقلید از سبک و سیاق مدیریت اطرافیان و الگوهای خارجی به حداکثر سود و بهرهوری برسید شوخی بزرگی است.
پس این موضوع را جدی بگیرید و تا میتوانید دانش خود را در این حیطه بالا ببرید تا به این توانمندی برسید که مناسبترین انتخاب را انجام دهید.