استعفا یکی از نقطه های عجیب در زندگی شغلی هر انسان است.

لحظه ای که تمام تلاش و کوشش و ساخته ها و خاطره ها را، در یک اتاق رها میکنی، کیف ات را بر می داری و از ساختمانی بیرون می آیی که هفته ها، ماهها و سالها، بهترین بخش روزت را در آنجا گذرانده ای. دردی کشنده دارد و هر چه مدت کارکردنت بیشتر باشد کشنده تر است .

اما در فضای امروز جامعه ما، در کنار «استعفای قانونی» که با نامه نگاری و تسویه حسابهای بیمه و مالیات و … همراه است، شکل دیگری از استعفا پدید آمده که آن را «استعفای عاطفی» می نامند.

استعفای عاطفی چیست؟

در این نوع از استعفا، فرد هنوز به محل کار خود مراجعه می کند، هنوز در لیست بیمه و حقوق شرکت وجود دارد، هنوز صبح ها و عصرها ساعت ورود و خروج خود را ثبت می کند اما ارتباط عاطفی خود را با مجموعه خود قطع کرده است.

دیگر دغدغه اش رشد و پیشرفت شرکت نیست. دیگر با پوشیدن لباس فرم شرکت، احساس غرور نمی کند. در شرکت هست اما دیگر روحش در شرکت «حضور» ندارد.

نشانه های افرادی که استعفای عاطفی می دهند:

1_عدم تمرکز

2_ بیماری یا افسردگی خفیف

3_ فشار زیاد برای کار دیگری

4_ افزایش خطا در کار

5_ نرخ وقت شناسی ضعیف

4_ کاهش میزان خلاقیت و نوآوری

5_ افسردگی

6_ افزایش شکایات

7_ غیبت مداوم از کار

8_ انباشته شدن کار و تعلل

9_ جدا شدن از برند شرکت

10_ بهره وری کمتر

11_ از دست دادن انگیزه

12_  تأخیر در انجام فعالیت ها و گزارش دهی

این موارد تنها بخشی از مواردی است که نشان میدهد شخص دچار استعفای عاطفی شده.

اما مدیران منابع انسانی میتوانند با به رسمیت شناختن و قدردانی تا حد زیادی باعث ایجاد انگیزه و تشویق در کارمندان شوند.

استعفا

نامتناسب بودن شغل با رشته تحصیلی

فردی را در نظر بگیرید که با مدرک کارشناسی ارشد طراحی دوخت، به صلاح‌دید مدیر باید امور دفتری شرکت را انجام دهد.

واضح است که این شخص پس از مدتی کوتاه، احساس ناکامی کرده و تمام تلاش‌های گذشته خود را بی‌فایده می‌داند.

از این رو، دچار کناره گیری احساسی از کارش می‎‌شود و از سوی دیگر، شرکت هم بخاطر تصمیم اشتباه مدیر آسیب می‌بیند.

عاطفیی

تبعیض در محیط کار

مصادیق و مثال‌های تبعیض و بی‌عدالتی در محیط‌های کاری بسیار فراوان هستند.

متأسفانه در این مورد کم کاری و بی توجهی مدیران، منجر به افزایش بی عدالتی ها می‎‌شود.

تغییر جایگاه شغلی کارمند به دلیل استخدام نزدیکان، تبعیض در پرداخت دستمزدها، تقدیر از کارمندان دارای عملکرد ضعیف و عدم توجه به تلاش‌های سایر کارمندان، توجه بیش از اندازه به یک کارمند و امثال آن، نمونه‌های بارز تبعیض از سوی مدیران محسوب می‎‌شوند.

تبعیض

ناتوانمندی کارمند

در این قسمت مدیران هیچ نوع دخالتی در کناره‌گیری احساسی کارمند خود از کار ندارند و این شخص کارمند است که در مقابل چالش‌های کاری آمادگی لازم را ندارد.

او به یادگیری مهارت های نرم و سخت برای پیشرفت در کار خود نمی‎‌پردازد.

اعتماد به نفس لازم برای چنین جایگاه شغلی را نداشته و هیچ علاقه ای به یادگیری مهارت‌های مرتبط با حرفه‌اش ندارد.

ناتوانمندی

عدم امنیت شغلی

امنیت شغلی یا Job Security به این معنی است که در آینده و طبق قراردادی که با کارفرمای خود منعقد کرده اید، شغل شما و تمام مزایای آن حفظ خواهد شد.

البته امنیت شغلی دارای مفهوم گسترده‌ای است که شامل امنیت روانی، امنیت در محیط کار و حتی عدم آزار جنسی از سوی مدیران، همکاران و یا مشتریان می‎‌شود.

اگر هرکدام از موضوعات بالا در محیط کارتان وجود نداشته باشد قطعا تصمیم به ترک چنین سازمانی کنید.

استعفای عاطفی در همه جوامع و در همه کشورها و فرهنگ ها وجود دارد.

اما برخی عوامل محیطی این پدیده را پررنگ تر می کنند.

یکی از این عوامل، رکود اقتصادی است. در رکود اقتصادی، امید به پیدا کردن فرصت های شغلی جدید کم می شود.

به همین دلیل کارکنان زیادی را می بینید که از کار خود راضی نیستند اما گزینه دیگری هم ندارند.

ماهها است استعفای عاطفی داده اند اما هنوز در محل کار حاضر می شوند.

نویسنده

Erfan zohrabi

دیدگاه بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *